دفتر شعر آسمان ها

مجموعه اشعار : رگبار دلتنگی ها

دفتر شعر آسمان ها

مجموعه اشعار : رگبار دلتنگی ها

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آسمان ها» ثبت شده است

این شعر وتقدیم می کنم به ساحت پاک حضرت زینب کبری
دوماهی برخاک
اگرزن بودن اوج مقام زن است زن زینب است زینب
اگراو مادرست بهترین مادرست زینب 
ماه آسمان زنان زینب است زینب 
فرزنددخت پیمبراست زینب
بهتراست بهترین مادرست زینب
مادر"عون"و"محمد"است زینب
مرکب از وصف او خالیست 
مثل او کسی درکربلانیست
ایثاراوقدریک دریاست
اگرچه درکربلا تنهای تنهاست
مادرهرمجروح وغم خوارگشتگان است
تیمارمجروحان وام هرجوان است
آنگه که علی اکبرزاسب برزمین غلتید
زینب مادراز تن خویش جامه بردرید
آنگه که قاسم دلاور شد باخاک آشنا
سایه ی مهرزینب رادید باعین ها
نه فقط برای قاسم وعلی اصغر وعلی اکبر
بلکه برای هرجوان زینب است مادر
دوماهی می تپندبرخاک
نیست مادرکه کند خون ازچهره هاشان پاک
شگفتا زینب حاضر کجاست؟
چشمهای عون ومحمد چشم براست
زینب گوید آن دو جوان منند
آن دو عون ومحمدند
این دوهدیه ای اند ناقابل 
چیزناقابل که ندارد حاصل
که درپی آن ضجه ومویه سردهم
ومادر این دو صنوبرشوم
من مادرهمه ام ومادراین دونیستم 
بربالین همه ام وبربالین این دونیستم
این دوپیشکش برادر
ندارم غیراز او هیچکس را دیگر
به دنبال آن دوگریستن نیست شرط ادب
"خدایا این حرفهای زینب است زینب"؟
از اسمان اسبی فرود می آید
حسین است که به سوی آن دو می آید
ترنم پدرانه حسین را بکن گوش
که کرده آن دوماهی را درآغوش.

  • آسمان ها

زندگی گاهی ملال اور وگاهی دردناک

پیچ جاده ها خطرناک

مرگ از دور چشمک زنان 

وقت تنگ ودل سنگ سنگ

ناگاه زمان از حرکت باز ایستاد

مرگ به من خندید،وقت به پایان رسید

ماندم تنها،با پرونده ای سیاه و

آه....

  • آسمان ها

کودکی دیدم می خندید ازته دل

درچشمانش می شد خواند

ازغم دنیا من آزادم

باخود آهسته تکرار کنان گفتم 

کاش لحظه ای جای آن کودک بودم

می خندیدم ازته دل هاه هاه ....هاه هاه

  • آسمان ها

عبور سخت لحظه ها

ضربه های پیاپی ساعت که خشمگین بردل زمان می کوبد

وصدای پای لنگش

که راه پیمای دشت زمان است

این چنین می نوازد:   تق تق تق....

  • آسمان ها

بر روی تخته سیاه کلاس...

باخطی سفید

فقط این جمله نوشته شده است:هیس!

صدای پا می آید....

برپا...                              درنیمکت آخر:پچ پچ....

                        معلم فریاد زد:

                                               "ساکت!"

  • آسمان ها

ساعت با قلب،

باهم: تیک تیک....تاپ تاپ

سکوت :سنگین،باوقار،گران،چون مرواریدی درصدف

حوصله:سررفته ،شاکی ،برافروخته

دیروز،به تاریخ پیوست

اکنون:تیک ...تیک.!

فردا آرزویی بیش نیست.

  • آسمان ها

اندیشه خشک خشک                  شعرم بارانیی ست   آسمان هم ابری ست

دیر هنگامیست مه تنهایی اندیشه رامحو کرده    

تنهایی قصه ی یک زندانی ست             زندان دل تنگ وخالی ست

درپیچ خطرناک این جاده            کاش جان سالم به در برد

ساعت عشق نزدیک است             روز از نیمه گذشته....

تنهایی با او؟             چه سوالیست!                عاشق وتنهایی؟؟؟

  • آسمان ها

با طلوع سرد حسرت
شادی ها رفتند در غربت
غم ها زمان زیادیست
که دراینجا کرده اند اقامت
کاش برسد آن زمانی که بدرخشد
خورشید روشنی بخش طلعت
  • آسمان ها

تقدیر من سیاه است لیک شرط مروت نبود که بگویم زخدا دلگیرم
درتقدیر سیاهم بالاتر از سیاهی ،
زخم زبان مردمی ست که می زنند تیرم
من از زمین بریدماینجا پناه من نیست
زخم دل دلم رااینجا کسی مرهم نیست
راست می گفت سهراب که قایقی باید ساخت
حال سهراب قایقت جادارد؟
من ازاین زخم زبان ها
وآسان دل شکستن های
اهل زمین دلگیرم...
  • آسمان ها